
توسعه انسانی در نظام امارت اسلامی افغانستان
محمد رفیع تیموری
پرداختن به موضوع توسعه بویژه توسعه انسانی در نظام امارت اسلامی افعانستان از این سبب بسیار اهمیت دارد که این کشور نزدیک به 40 میلیون نفرجمعیت را به خود اختصاص داده است. با توجه به تعالیم اسلامی ورسالت آن در راه حفظ کرامت انسانی، صلح ورستگاری جهانیان اهمیت پرداختن به وضع توسعۀ انسانی درکشورهای اسلامی، دو چندان می شود. اسلام دینی است پیام آور صلح و آزادی ودر دوران کنونی بعنوان نماینده یک تمدن بزرگ وپیشرو به دنبال ایجاد صلح وثبات در روابط میان انسانها، حفظ احترام متقابل، نمایاندن لرزش های انسانی وحرکت به سوی جهان عاری از خشونت ونابرابری است. از این سبب نخست باید تنگدستی وبیسوادی ونابرابری در افغانستان ریشه کن شود تاهمه ملت ما بتواند درپیشبرد اهداف انسانی واسلامی مشارکت جویند، کشور ما پیش از هرچیز باید به توسعۀ انسانی پایدار دست یابد و برای بهره برداری ا زمنابع وفرصت ها، به بهبود کمی وکیفی ابعاد زندگی شهروندان بپردازیم.
مقوله توسعۀ انسانی که کمابیش از آغاز دهۀ 1990 در جهان مطرح شده، رویکرد تازه به توسعه است. نگرش یکسره اقتصادی به توسعه در گذشته، برپایۀ معیار ها ومفاهیمی کمی چون محصول ناخالص ملی و… دیگر نمی توانست نیازهای مادی ومعنوی بشر را برآورده سازد.
موقعیت مکانی وژیوپولیتیک کشور ما، برخورداری آن از منابع و ذخایر سرشار تیل، گازو جمعیت رو به رشد ویژگیهای فرهنگی واجتماعی دربالا بردن اعتماد به نفس واحساس همکاری وهماهنگی در میان آنها مؤثر بوده است.
ازدید سازمان کنفرانس اسلامی، هرگاه جمعیت مسلمان یک کشور بالاتراز 50 درصد باشد، آن کشور اسلامی شناخته می شود( سازمان کنفرانس اسلامی، 1373). از دیدگاهی دیگر هرگاه جمعیت مسلمانان در یک کشور به80 درصد برسد، به آن کشور، کشور اسلامی گفته می شود.
با توجه به دگرگونیهای پدیدآمده دراقتصاد سیاسی جهان، شاخصهای توسعه انسانی درکشورهایی که بیش از 50 درصد از جمعیت آنها مسلمانند به تصویر کشیده شود؛ همچنین موفقیت های که کشورما وچالشهایی که با آن رو به رو هستند معرفی شود و راهبردهایی دقیق ارائه گردد.
هرچند میانگین نرخ بیسوادی درکشورما تا اکنون روبه بهبود بوده است اما درحقیقت بیش از نیمی از جمعیت کشور ما بیسواد ویا کم سواد است.اهمیت این نکته هنگامی بیشتر نمایان می شود که بدانیم میانگین نرخ باسوادی درکشورهای اسلامی حتی میانگین نرخ باسوادی درکشورهای درحال توسعه نیزکمتر است.
در دو دهۀ گذشته نزدیک به 500 هزار تن از نیروی متخصص از کشورهای صنعتی مهاجرت کرده اند و ایران، پاکستان، ترکیه، سوریه، اردن ولبنان بیشترین درصد فرار مغزهارا داشته اند.
در جهان امروز، باشکل گیری شیوه های ویژه درزمینه های اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی، کشورهای اسلامی باید خود را برای آینده روشن آماده کنند؛ آینده یی که درآن انسان محور توسعۀ شمرده شود واین ممکن نیست مگر با رویکرد به توسعۀ انسانی وپایدار.
بررسی ها نشان میدهد که کشور ما از لحاظ توسعۀ انسانی درمیان دیگر کشورهای جهان وضع مناسبی ندارند وبسیاری از شاخصهای توسعۀ انسانی دراین کشورها نامطلوب ونگران کننده است. تنگدستی، بیسوادی، نابرابری اجتماعی، نا بسامانی اوضاع صحی ودرمانی، بالابودن نرخ رشد جمعیت، پایین بودن درآمد سرانه و… ازچالشهای کشورما درزمینه توسعۀ انسانی است. بدون توجه ویژه به این چالشها وتدوین برنامه های درازمدت ومیان مدت برای رفع نگرانیهای موجود نمی توان آینده روشن درزمینۀ توسعه انسانی برای کشور خویش ترسیم کرد.
درجهان امروز، باشکل گیری شیوه های وِیژه در زمینه های اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی، کشورما باید خود را برای آینده روشن آماده کند؛ آینده ای که درآن، انسان محور توسعه شمرده شود واین ممکن نیست مگر با رویکرد به توسعۀ انسانی وپایدار. کشورها وحکومتها نقش محوری درفراهم سازی زمینه های توسعه دارند وباید هرچه بیشتر درجهت تفاهم هماهنگی، همکاری وهمفکری وازمیان برداشتن مشکلات داخلی، منطقه ای وبین المللی تلاش کنند. شاید برخی از مهمترین راهبردها درجهت تحقق توسعۀ انسانی درکشور ما چنین باشد:
روی آوردن به ارزشها واصول اسلامی به منظور تدوین راهبردهای لازم برای حفظ کرامت انسانی، ایجاد برابری وعدالت اجتماعی ودسترسی به امکانات و منافع توسعه؛
گسترش همکاریهای اقتصادی میان کشور های اسلامی به منظور بهره گیری از تجارب وامکانات موجود؛
تلاش جامعۀ جهانی و بویژه سازمان ملل متحد وسازمان کنفرانس اسلامی درجهت از میان بردن فقر و بی سوادی وکاهش نابرابریهای اجتماعی در جوامع اسلامی؛
بهره گیری مناسب از موقعیت سیاسی ژیوپولیتیک جهانی اسلام در روابط مبادلات بین المللی؛
مهیا کردن رشد جمعیت وتلاش برای بالا بردن سطح آموزش ومهارت نیروی انسانی؛
پیگیری سیاست گفتگوی تمدنها درعرصه بین الملل به منظور کاهش تنش وبحرانهای منطقه ای ودرون تمدنی؛
تلاش درجهت افزایش سرمایه گزاریها درزمینه اجتماعی مانند آموزش وپرورش، صحت وفرهنگ .
پیشرفت، به سوی مردم سالاری دینی و جامعه مدنی.